پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

پرنیای مامان

قایم موشک

  دخترم! هیچ لذتی بالاتر از دیدن لبخند تو نیست...   وقتی مشغول شیطنت های کودکانه ات هستی ...   و من عاشق آن بازی قایم موشکی هستم که تو فقط سرت را به زیر چیزی پنهان می کنی ،   به خیالت که تو را نمی بینم و هر چه تو را صدا می کنم جیکت هم در نمی آید ...   دخترم کاش بدانی که چقدر عاشق توام ...                         ...
23 آذر 1395

اولین نقاشی

          اولین نقاشی پرنیای خوشگلم بدون هیچ کمکی   دخترم ...من که خییییلی خوشم اومد . راستش توقع نداشتم اینقدر خوب بتونی بکشی آخه قبل از این فقط خطهای بی معنی میکشیدی     عاشقتم دختر نازم   26 /95 /8 ...
1 آذر 1395

فریدونکنار (6/8/95)

  عکسای قشنگ دخترم که برای اولین بار تو این فصل سرد به شمال رفته بود...                       ماهیگیری پرنیا در سد زیبای آویدر                     قربونت برم من که هر وقت خواستم عکس بگیرم یه فیگور خوشگل گرفتی                     اینم تولد پارسا پسر عمه نسرین که همونجا براش یه جشن کوچیک گرفتیم ...
12 آبان 1395

دوستت دارم

                    دخترکم چند وقت است راه به راه می آید کنارم و با زبان کودکانه اش ، بغلم می کند   و میگوید : ( مامان خیلی دوستت دارم )   ( مامان مهربونم عاشقتم )   من می مانم و قلبی که نمی داند الان باید بایستد از خوشحالی یا تند تند بزند از ذوق زدگی .   توی این سه سال ورد زبان من بی بهانه و با بهانه ( دوستت دارم ) بوده و حالا   انعکاس صدای خودم از ذهن پاک دخترم دارد به من می رسد   و چه طنین دلنشین تری شده است در این رفت و برگشت...
27 مهر 1395

تولد سه سالگی

                            دخترم امروز سالروز میلاد توست و من هنوز همچون سالهای گذشته در حیرتم از داشتنت.   در کنار تمام داشته هایم تنها تو دلیل خوشبختی ام هستی .   شیرین من !نمی دانم به چه زبان،بابت تمام آنچه با شکفتنت ارزانی ام کرده ای سپاسگزار باشم .   چشم ها ، گوش ها ،زبان و قلبی را که پیش از تو داشته ام ،نه به یاد می آورم و نه میخواهم .   با تو دوباره زاده شده ام .   تو به آن قالب گذشته من ،روح بخشیدی .   ...
15 مرداد 1395

روز دختر مبارک

  دختر عزیزم     تو گران بها ترین اعجاز خداوندی ...     برای داشتنت باید وضوی باران گرفت ...     و برمحراب رویت سجاده ای از گلبرگ یاس گسترد ...     و به نام عشق شبنم وار بر عطر تو سجده کرد ...     و هزاران هزار گل سرخ را تسبیح لحظه هایت نمود ...     و تو می دانی تک دختر زیبارویم آیین دوست داشتن را     که آنقدر زیبا هدیه می کنی این عشق را که سیراب می شوم ...       تمام هستی ام .... دخترم ...     ر...
14 مرداد 1395