شمال.....
بابلسر 2 مهر 94
نازنین دخترم ....
عید غدیر امسال که مصادف شده بود با تعطیلات آخر هفته بدون برنامه قبلی با مامان جون و بابا جون و خاله راهی شمال شدیم . این که تمام مسیر میگفتی بیریم دریا بماند وقتی که رسیدیم دوست نداشتی از دریا دور شیم به خاطر همین دو روز از سفرمون رو کنار دریا بودیم
عکس های دردانه در ادامه مطلب
بفرمایید ادامه مطلب
مگه ممکنه پرنیا تو ساحل باشه ولی از خیر شن بازی بگذره ......
و این هم پرتاب پرنیا به فضا
پایان سفر چهار روزه.........
درست دو هفته بعد از این سفر دوباره یه سفر 2 روزه به شمال این دفعه خزر شهر داشتیم اما اینبار به همراه مامان جون و عمه ها که مثل دفعه قبل خیلی بهمون خوش گذشت ....
طبیعت خزر شهر واقعا زیبا بود ولی به خاطر بارش شدید بارون نتونستیم از ویلا بیرون بریم و ازت عکس بگیرم ولی در نهایت تو یه صبح آفتابی موفق شدم این چند تا عکس رو برات ثبت کنم
اینم پیشی و پرنیا......