پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

پرنیای مامان

این روزها ...

1394/9/11 17:25
نویسنده : مامان پرنیا
751 بازدید
اشتراک گذاری

 

گل من ... پرنیای نازنینم ...

 

 

 

 اگر بخوام از تغییرات تو بنویسم باید به سرعت از کنار کلمه ها- جمله ها و حتی شعر ها و آوازها بگذرم، چرا که به سرعت باد همه  اون ها رو یاد گرفتی و الان دیگه تقریبا کاربرد هر کلمه ای رو میدونی.

 

 


 

خیلی دلم میخواد برات بنویسم. از همه شیرین کاریهات؛ گریه هات؛ خنده هات ؛رقصیدن هات .

 

 

از همه لحظاتی که با هم هستیم و از تک تک شادیهایی که با هم داریم.

 

 

 

دلم میخواد تک تک خنده های تو رو ثبت کنم.

 

 

دلم میخواد بنویسم همه روزها و لحظاتی را که با تو کودک میشوم. و تو روز به روز بزرگ تر.

 

 

تو هر روز در حال یادگرفتن کار جدید، کلمه جدید و شیطنت جدید هستی و من هر روز در حال یاد گرفتن سپاس بیشتر .

 

 

دایره لغاتی که یاد گرفته ای هر روز بیشتر میشود. طوطی خانه هستی و به غیر از کلمه هایی که زود تکرار میکنی حرکات و رفتار اطرافیانت رو ضبط میکنی...

 

 

تازگیا یاد گرفتی خواسته هاتو چنان بیان میکنی که دل سنگ ترین آدم هم اگر باشه به تو جواب مثبت میده.


وقتی چشماتو نازک میکنی و سرتو کج میگیری ، دلم ضعف میره وناخودآگاه همونی میشه که میخوای!!!

 

 

 

روزی ۱۰۰ دفعه میگی مامان قول میدم و این قول دادنها فقط برای بدست آوردن اون چیزیه که اون لحظه میخوای، و  دوباره بعد از برآورده شدن حاجتت  روز از نو و روزی از نو....

 

 

 

 

زیباترین بغل دنیا رو داری وقتی دستات رو دور گردنم حلقه میکنی.

 

 

 

خالصانه ترین نماز دنیا رو میخونی وقتی زیر لب پچ پچ میکنی یعنی در حال گفتن ذکری .

 

 

همه رو به  اندازه یه ننا (دنیا) دوست داری. 

 

 

عاشق رژلب و وسایل آرایشی و خوب بلدی هرکدوم واسه چه کاریه.

 

 

 برای من دست میزنی که من برقصم .خنده

 

 

خیلی خوب حالات و رفتارهای من و باباهادی را میشناسی و درک میکنی...

 

حتی می دانی که عکس العملت چگونه باشد.

 

 

 

وقتی کار اشتباهی انجام میدی سریع متوجه میشی و میگی مامان بوس بده که از دلم در بیاری .

 

 

کارهای منو زیر نظر داری و تکرار میکنی . (لباس اتو میکنی ؛ ظرف خشک میکنی و ... )

 

 

راستی همچنااان به ماهی میگی بوآ

 

 

 

خلاصه شیطنت های  تو هر روز بیشتر و البته زیباتر میشه و من فقط از خدا میخوام که روحیه بچگی رو در من ، بابا و همه کسانی که در تکامل تو جمعند، بیشتر کنه تا بتونیم به خوبی از این امانت الهی یک انسان بزرگ   بسازیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پسندها (4)

نظرات (2)

مامان روژینا
12 آذر 94 8:36
خدا حفظش کنه عزیز دلم
فاطمه مامي نيكا
12 آذر 94 9:34
الهي پرنياجون لباسشو خودش اتو ميكنه .ماماني متني نوشتي مثل هميشه دلنشين و خوندنيه