پرنیا و هفت سین
سلام نازدار مامان ... با چند روز تاخیر اومدم تا برات از لحظه تحویل سال 93 بنویسم
ما به همراه مامان جون و بابا جون و عمه ناهید به یزد رفتیم و 2 روز اول عید رو خونه عمه نسرین بودیم .
چند ساعت مونده به تحویل سال عمه نسرین سفره هفت سین پهن کرد تو هم که شیطنتت گل کرده بود و می خواستی به همه چیز دست بزنی آخر سر هم تنگ ماهی رو انداختی رو زمین ولی فقط آبش ریخت و ماهی بیچاره نجات پیدا کرد امسال لحظه تحویل سال با تو حال و هوای دیگه ای داشت . چند تا عکس تو ادامه مطلب گذاشتم
اون شب کلی عیدی گرفتی . روز اول عید به بازار یزد رفتیم و بابایی برات عیدی یه النگوی طلا خرید .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی