آرام جانم
آرام جانم ...
روزها را با شوق دیدار چشمان تو سر میکنم و شبها را به شوق باز شدن دوباره چشمان تو به دنیا روز میکنم .
و هر روز بیشتر عاشق آن چشمان نازنینت میشوم.
دلبندم... وصف ناپذیر است زمانی که به چشمهایم مینگری و لبخند میزنی. یادم نمی آید که کسی اینگونه مرا نگاه کرده باشد و اینقدر عمیق با نگاهش با من سخن گفته باشد . سخنی به درازای یک عمر ...
دنیای من ... چه پر شکوه است آن لحظه که تو را در آغوش میکشم و گرمای نفسهایت صورتم را نوازش میکند و تو با سیاهی چشمانت و صدای نفسهایت عشق و دلدادگی را برایم هجی میکنی.
نور چشمم ... دنیایم با تو چه زیبا شده است
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی