پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 4 روز سن داره

پرنیای مامان

آرام جانم

1393/4/4 16:29
نویسنده : مامان پرنیا
936 بازدید
اشتراک گذاری

 

آرام جانم ...

 

روزها را با شوق دیدار چشمان تو سر میکنم و شبها را به شوق باز شدن دوباره چشمان تو به دنیا روز میکنم .

 

و هر روز بیشتر عاشق آن چشمان نازنینت میشوم.

 

 

 

 

 

 

 

 

دلبندم... وصف ناپذیر است زمانی که به چشمهایم مینگری و لبخند میزنی. یادم نمی آید که کسی اینگونه مرا نگاه کرده باشد و اینقدر عمیق با نگاهش با من سخن گفته باشد . سخنی به درازای یک عمر ...

 

 

 

 

 

 

 

 

دنیای من ... چه پر شکوه است آن لحظه که تو را در آغوش میکشم و گرمای نفسهایت صورتم را نوازش میکند و تو با سیاهی چشمانت و صدای نفسهایت عشق و دلدادگی را برایم هجی میکنی.

 

 

 

 

 

 

 

 

نور چشمم ... دنیایم با تو چه زیبا شده است

 

 

 

پسندها (11)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

خاله مینا
4 تیر 93 16:31
الهی قربونت بشم
مامان مهدی کوچولو
4 تیر 93 16:35
خدا پرنیا جونو برات حفظ کنه تا همیشه لبخند رو لبانتون باشه
مامان روژینا
5 تیر 93 9:49
الهی فداش بشم که مثه یه عروسک کوچولو میمونه
مامان کیمیا
7 تیر 93 0:20
کوچولوی خوشگل خدا برای بابا مامان نگهت داره
مامان دینا
7 تیر 93 9:02
همیشه خوشی پرنیا جون لبخند رو لبات هیچ وقت کم رنگ نشه الهی
مامان آوا
7 تیر 93 16:02
آرامش چیست . . . .؟! نگاه به گذشته و شکر خدا , نگاه به آینده و اعتماد به خدا , نگاه به اطراف و جستجوی خدا , نگاه به درون و دیدن خدا , ( لحظه هایمان سر شار از بوی خدا
سمیرا
9 تیر 93 16:43
ایجونم چه عروسکیه این نفس خوشگللللللللللللللللل آخ آخ عشق کردم نمکدونننننننننننننننننننننننننننن ماشالله هزار ماشالله